بسم الله الرحمن الرحیم
امشب شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است و شب سوم بعد از شهادت امام علی علیه السلام
امشب شب بسیار مهمی است و به احتمال زیاد شب قدر باشد و احتمال شب قدر بودن امشب از دو شب بیست و یکم و نوزدهم بیشتر است . در چنین شبی پرونده اعمال ما به خدمت امام زمان علیه السلام برده میشود و ایشان با توجه به پرونده مان نظرشان را در مورد ما می دهند و می گویند که این شخص جزو اشقیاء است یا جزو سعداء . یا بقیه الله روحی فداه می دانیم که غفلت داشته ایم . بدی کرده ایم . در راهمان جدی نبوده ایم ، و از ما خطا یا اشتباهی سر زده و نخواسته مرتکب گناهی شده ایم . اما آقا جان شما را به مادرتان حضرت زهرا سلام الله علیها قسم می دهیم که ما را بخاطر ایشان عفو کنید . به خدا قسم که با تمامی سستی ها و اشتباهاتمان طالب سعادت دنیا و آخرت هستیم . آقاجان ما را ببخشید به حق این شب که از هزار ماه بهتر است .
به مناسبت این شب بزرگ و مبارک قسمتی از سخنرانی حضرت آیه الله استاد سید حسن ابطحی را که در سال های قبل درباره نزول قرآن و مراتب آن بیان فرموده اند در اینجا می آورم .
التماس دعای مخصوص از همه دوستان دارم .
گزیده ای از سخنرانی آیه الله استاد سید حسن ابطحی در شب بیست و سوم رمضان سال های قبل :
یک مطلبی هم که مربوط به امشب است و شب قدر است و دوستان میخواهند رویش کار کنند بد نیست اشارهای بشود نزول قرآن در مرحلهی اوّل علم خداست که بر قلب پیغمبراکرم نازل شده، معنای نزول هم این است که علم خدا مجرد است و از خدا جدا نمیشود، خدا قابل تقسیم نیست بنابراین به عنوان معلومات در قلب پیغمبراکرم وارد شده این علم قرآن به چه دلیلی همهی حقایق را میگیرد؟ به دلیل اینکه خدای تعالی در قرآن میفرماید: تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ، النحل/89، بیانگر همه چیزی، پس همه چیز شامل همهی موجوداتِ عالم مُلک لااقل میشود، ملکوت هم میشود و حتّی در روایات دارد به خدا شیء میشود گفت و شامل معرفت پروردگار هم میشود خوب این یک مطلب، این در قلب پیغمبراکرم وارد شده نازل شده کی؟ آن وقتی که خدا خلقش کرده، هیچ چیز نبود، کان الله و لم یکن معه شیء، هیچ نبود فقط پیغمبراکرم که پیغمبراکرم و فاطمهی زهرا سلام الله علیها و ائمهی اطهار هم همزمان با پیغمبراکرم خلق شدند و همزمان همهی این نور به همهشان داده شد، خدا رحمت کند استاد را من آن موقع بچه بودم، سن شاید شانزده ساله، هفده ساله بودم گفتم چطور میشود که از یک خدا چند تا چراغ روشن بشود یا از نور پیغمبر چند تا چراغ روشن بشود و همهشان روشن بشود و از او قدری کم نشود، گفت مثل شمع، شما صد شمع بگذاری، این شمع از این شمع همه روشن است، این را مثال میزد برای ما، من البته در آن سن بودم توضیح علمیتر از این برای من قابل هضم نبود، اینها بود حالا چقدری طول کشید خدا میداند، تا خدا آسمان و زمین را خلق کرد وقتی که آسمان و زمین را خلق کرد همزمان قرآن را بر همهی اینها نازل کرد یعنی احکامش را، یعنی حکمتش را، یعنی علمی که این قدرت را به وجود آورده به همین اساس است که ما میگوییم خدای تعالی بوسیله پیغمبر همه موجودات را خلق کرد، بوسیله ائمه همه موجودات را خلق کرد ما اینجوری میگوییم، در نهجالبلاغه است نحن صنائع الله و الخلق صنائعنا، که بعضیها صنائع لنا، چیزهای دیگر گفتند ولی در روایات دیگر هم تأیید شده صنائعنا، ما مردم را، ما خلق را ساختیم با آن علم که مشیة اللّه است، خلق الله الاشیاء بالمشیة و المشیة بنفسها، و روایات زیادی در این زمینه داریم آن شب، طبعاً شب پیدا شد، روز پیدا شد، با خلقت آسمان و زمین اولین شبی که پیدا شد آن شب، شب قدر بود و انا انزلناه فی الیلة القدر اینجا دیگر بر قلب پیغمبر نازل نشده ممکن است از قلب پیغمبر بر عالم نازل شده باشد ولی اصل نزول از جانب خداست و به همین جهت هم حالا میترسم چیزی بگویم که یک عدّه هضم نکنند، با کلمهی انّا بیان کرده، یعنی ما و پیغمبر و ملائکه نازل کردیم قرآن را در شب قدر، نزول سوّم وقتی است که به قالب زبان عربی در آمد، خوب دقّت کنید این زمان بعثت پیغمبر نبود قبلش بود به زبان عربی مبین در آمد، بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ، الشعراء/195، یعنی قبل، قبل از وجود بشر زبانی نبود وقتی که زبان عربی به وجود آمده به زبان عربیِ مبین، آشکار، خیلی واضح، وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ، القمر/17، آنجا نازل شد یعنی یک درجه آمد پایین، آمد توی محدودهی حروف، مرحلهی چهارم وقتی که پیغمبراکرم مبعوث شد چون اگر قرآن قبلاً به زبان عربی نازل نشده بود چطور علی بن ابیطالب موقع تولد سورهی قد افلح المومنون را میخواند، پس قبلاً نازل شده، وقتی که پیغمبراکرم مبعوث شد از همان کلمهی اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ، العلق/1، آیات تدریجاً دو مرتبه نازل شد، خوب پیغمبر که میدانست هم به زبان عربی میدانست همه چیز، نه باید نزول دیگری داشته باشد وقتش را خدا تعیین میکند وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ، طه/114، در قرآن میفرماید عجله نکن همین دلیل به این است که قرآن را پیغمبر میداند عجله نکن در خواندن قرآن مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضَی إِلَیْکَ وَحْیُهُ، وحیاش بر تو، حکمش بر تو فرستاده بشود، خوب این چهار نزول، نزول پنجم تفسیری بود که از جانب پیغمبر برای قرآن با خط علی بن ابیطالب نوشته شد یعنی قرآن توضیح داده شد کی توضیح داد؟ پیغمبر برای علی بن ابیطالب در مرحلهی اوّل، چون دیگران نه درکش را داشتند نه فهمش، علی مینویسد پیغمبر میگوید، شما فکر نکنید که خوب این کتابی که متجاوز از شاید دویست جلد کتابهای زمان ما باشد چون فیه ارش الخدش، اسمش هم کتاب علی است، توی روایات هم زیاد آمده بعضی از اصحاب هم دیدند، این کتاب را علی بن ابیطالب هم آورد داد به مردم، ای کاش طلحه و زبیری وجود نداشت که روی حسادتها، روی امراض روحی از حضرت قبول نمیکردند و افرادی بدتر از طلحه و زبیر و یا بهتر از طلحه و زبیر دیدند سازش با زندگیشان ندارد وقتی که خود علی بن ابیطالب را ترک کنند کتابش را قبول میکنند؟ قبول نکردند این هم نزول پنجم، نزول ششم این تفاسیری است که علماء و مجتهدین البته این اجازهاش داده شده نه اینکه از جانب خدا و پیغمبر باشد که علماء و بزرگان استنباط میکنند از قرآن و برای مردم بیان میکنند روایاتی که هست این را من نگفتم روایات را، روایات همان مطالبی است که توی کتاب علی هست، از همان تجاوز نمیکند، بعضیهایش را گفتند، یک عده از اصحاب هم میآمدند خدمت مثلاً امام صادق که آقا شما این مطلبی که فرمودید از خودتان میگویید یا از پیغمبر؟ حضرت میرفت کتاب را میآورد میگفت ببین خط علی بن ابیطالب، گفتار پیغمبر اینجا نوشته این هم نزول ششم، توضیح المسائل در واقع میشود گفت که نزول ششم قرآن است در بخش احکام، نزول هفتم ترجمه قرآن است، دقت کردید؟ همین ترجمهها، شما قرآن را بر میدارید میخوانید ترجمهاش هم نگاه میکنید که این دو تا را به ما اجازهی نزول دادند، مثلاً یک کسی هست هی یک آب داغی را هی سردش میکند از این ظرف به آن ظرف میریزد بعضیها هستند باز هم باید سردترش کرد، بعضیها با پنج دفعهای این تو آن تو کردن سردشان میکند، بسشان است، دهانشان هم حالا یک قدری میسوزد، بسوزد میخورند، امّا بعضیها هستند نه باز هم یکی دو تا دیگر هم باید آن ظرف این ظرف بشود، این هفت نزول است، این در جایی ممکن است پیدا نشود یادداشت کنید، بنویسید، حواستان جمع باشد و انشاءاللّه بعضی از دوستان هم به صورت کتاب درش میآورند و انشاءاللّه این مطلب پخش بشود.